گوناگون از جهان...webnet.loxblog.com
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 16 / 9 / 1391برچسب:کدیور,امام خمینی,مریضی,اصلاحات,, توسط کیا عشوری.kia ashoori |

                             webnet.loxblog.com

 محسن کدیور از عوامل به خارج گریخته اپوزیسیون اخیرا با انتشار اسنادی در صدد احیای مجدد موضوع شریعتمداری است و در این مسیر، نسبت‌ها و اهانت‌های بسیاری را متوجه امام کرده است.

موضوع بیماری مرحوم شریعتمداری اصلی‌ترین محور اتهام نویسنده مذکور به امام است که مدعی است آن مرحوم معالجه نشده است و جلوگیری از آن با نظر و دستور امام بوده است.

وی مدعی است "بر اساس بعضی اسناد و نقل قول‌ها" از معالجه آیت‌الله شریعتمداری که مبتلا به سرطان بوده‌ ممانعت به عمل آمده است و کدیور این اقدام را به امام خمینی نسبت داده  است.

کدیور در نوشته سراسر تناقض خود در حالی این ادعای عجیب را مطرح می کند که چند سطر بعد ظاهرا فراموش می کند که باید همه اسناد را بر مقتضای ادعای خود دچار جرح و تعدیل کند و در سند هشتم خود می نویسد: آیت‌الله به بیمارستانی در تهران منتقل و سپس مرحوم شد!! در حالی که چند سطر قبل و در سرتاسر نوشته اصرار دارد که از انتقال ایشان ممانعت به عمل آمده است.
somamos.ir
از این گذشته، در این باره بهترین دلیل رد این ادعا، نامه‌های خود شریعتمداری است  که بنا بر اعلام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) نسخه اصل اکثر آن‌ها موجود است‌.

شریعتمداری در رجب ۱۴۰۲ خطاب به امام می‌نویسند:

«حضرت مستطاب آیت‌الله العظمی آقای خمینی دامت برکاته با ابلاغ سلام و تحیات، دیروز امر فرموده بودید که دو نفر دکتر برای بررسی‌، معاینه و معالجه حقیر به قم بیایند. از این لطف و بزرگواری مخصوص، فوق‌العاده ممنون و دعاگو هستم و به حمدالله فعلاً احتیاج به بستری در بیمارستان نشد...»

و در نامه دیگری، در دوران حصر به امام نوشته‌ است:
«‌حضرت مستطاب آیت‌الله العظمی آقای حاج آقا روح الله خمینی دامت برکاته
با ابلاغ سلام و تحیات و تبریک عید شریف مبعث به عرض عالی می‌رساند که دیروز چند نفر از دکتر‌ها به دستور وزارت بهداری برای عیادت حقیر آمده بودند ...»

نکته جالب توجه اینکه کدیور تعمدا از حجم انبوه اسناد منتشر شده در ماجرای شریعتمداری  چشم پوشیده و برای ادعا و اتهامات بزرگ خود به صورت گزینشی تنها به چند خاطره کوتاه آن‌هم در مواردی با حذف مطالب قبلی و بعدی آن که کاملا برخلاف مقصود نویسنده می‌باشد، بسنده کرده است.

این در حالی است که اسناد آشوبهای پیروان او با نام حزب خلق مسلمان و اسناد محکم همکاری او با کودتاگران کودتای نوژه و توطئه قطب زاده که بعدها موجب اعلام عدم صلاحیت مرجعیت او از طرف جامعه مدرسین حوزه علمیه قم شد تنها بخشی از گذشته خیانت بار شریعتمداری است.
webnet.loxblog.com
نسل جوان امروز شاید کمتر با گذشته خیانت بار افرادی که در لباس روحانیت در پی انتقام گرفتن از اسلام بوده اند باشد، اما سندی که در پی می آید یکی از صدها سند موجود علیه وی و البته یکی از خیانت بار ترین آن هاست که می تواند غبار ابهام را از چهره چنین شخصیت هایی بزداید و چهره واقعی آنان را نمایش دهد.

در این سند شریعتمداذری صراحتا از ساواک درخواست می کند تا با توطئه ای (امام) خمینی را به قتل برسانند.

پرویز ثابتی، نام آشنا ترین مقام امنیتی رژیم طاغوت بود که مستقیما در طراحی سیستم امنیتی رژیم و سرکوب انقلابیون نقش بلاواسطه داشت. او که بعد از انقلاب در خیل فراریان از کشور قرار گرفت، به دلایل مختلف تا چندی پیش زبان نگشوده بود ولی اخیرا کتاب خاطراتش (که به صورت مصاحبه ای مفصل است) در آمریکا منتشر شده است.  در قسمتی از این کتاب در جواب مصاحبه گر که می پرسد: «واقعاً آیت الله شریعتمداری با ساواک همکاری می کرد؟»، ثابتی می گوید:

«من با او ارتباط داشتم و هر سال دو بار او را می دیدم. ... به مناسبت عید نوروز، در قم می رفتم دیدنش. بعد هم تابستان می رفت مشهد و وقتی می آمد چند روزی تهران می ماند و در خانه ای در خیابان امیریه و من می رفتم و دیداری می کردیم. بقیه اش همه اش عباسی [داماد شریعتمداری که بعدها هم جز متهمان اصلی توطئه براندازی قطب زاده بود و دستگیر شد] بود که واسطه بود. اما شریعتمداری مأمور ما نبود. او شخصیتی وارسته و مستقل بود و در پاره ای موارد هم نظریاتی بر خلاف سیاست شاه و ساواک داشت. قبل از اینکه عباسی دامادش، رابط ما بشود، زنجانی نامی که پیشکارش بود رابط با ساواک بود. ... شریعتمداری همیشه به من می گفت"جلوی این خمینی چی ها را بگیرید." بعد هم لیست اسامی خمینی چی ها یعنی طرفداران خمینی را عباسی می آورد به ما می داد که اینها کی هستند که برای خمینی دارند در شهرستان ها کا ر می کنند.» [1]
somamos.ir
اما همه ماجرا به همین جا ختم نمی شود و قسمت اصلی ماجرا در ادامه آمده است، آنجا که ثابتی برای اولین بار و به عنوان یکی از بالاترین مقام امنیتی رژیم شاه صراحتا تأیید می کند که شریعتمداری فتوای قتل امام خمینی را برای رژیم طاغوت صادر کرده بود. سؤال کننده که غیر از ثابتی با چندین مقام بلندپایه دیگر ساواک هم مستقیما گفتگو داشته، از ثابتی پرسیده است: «از یکی از مقامات ساواک شنیده ام که حتی فکر کنم عید سال ۵۷ بوده که [شریعتمداری] به شما یا یکی دیگر از مقامات ساواک گفته: "آقا گفتیم که این خمینی چی ها را جدی بگیرید که نگرفتید. من به شما می گویم، که من به عنوان یک مجتهد به شما می گویم که او دارد فتنه علیه اسلام می کند و قتلش واجب است و شما می توانید آدم بفرستید و این را بکشید."»
wikileaks.iran.sc
ثابتی هم صریحا این گفته را تأیید کرده و گفته است: «به من این مطلب را گفت و من گفتم:"حضرت آیت الله، شما که این همه پیرو دارید، خب به یکی از اینها فتوایتان را بدهید. ما که نمی توانیم چنین کاری بکنیم." گفت: "نه. من چرا بکنم؟ باید شما بکنید و شما مسئول امنیت هستید. برای اینکه امنیت مملکت را به هم زده.» یعنی نا این حد مخالف [امام] خمینی بود.»]

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 16 / 9 / 1391برچسب:هاشمی,فرزندان,اصلاحات,, توسط کیا عشوری.kia ashoori |

 

جناح موسوم به اصلاحات را باید سازمان فکری ایجاد شده سال 74 دانست که حلقه های تئوریک آنان شکل گرفته بود و پس از آن است که به صورت منسجم برای به دست گرفتن قدرت سیاسی وارد میدان می شوند.
آنچه امروز برای ما روشن و واضح است، برای نسل های آینده مبهم می باشد و تاریخ روشنگر نسل های آینده است و امروز قلم های مسموم در صدد تحریف واقعیت ها هستند. باید نویسندگان امین این قلم ها را بشکنند.(صحیفه نور،ج 2،ص 84)
somamos.ir
 پیروزی جناح چپ در ایران منشاء دگرگونی های فراوانی شد که انقلاب اسلامی را تا نزدیک به یک  دهه با چالش امنیتی -  سیاسی  رو به رو کرد و بعد از آن نیز این اگرچه از سوی مردم کنار گذاشته شدند اما هیچگاه دست از فتنه گری و انحرافات خود برنداشته و در بزنگاهها زهر خویش را علیه نظام و مردم پاشیدند.

جناح موسوم به اصلاحات را باید سازمان فکری ایجاد شده سال 74 دانست که حلقه های تئوریک آنان شکل گرفته بود و پس از آن است که به صورت منسجم برای به دست گرفتن قدرت سیاسی وارد میدان می شوند.webnet.loxblog.com

«چپ های جوان» با اتکای به رای 20 میلیونی مردم به محمد خاتمی در حالی راس کار آمدند که مردم انتظار این امر را داشتند که فضای پر فشار اقتصادی را که کارگزاران سازندگی به وجود آورده اند از بین برود و کاهش پیدا کند و به شعارهایی مانند آزادی و... که از سوی نیروهای فکری این جریان مطرح شده بود جامعه عمل بپوشاند اما مردم در آن ایام تنها نمایش آزادی را به تماشا نشستند و خبری از ازادی حقیقی که همان احترام به حقوق مردم و رفع مشکلات آنان بود، مشاهده نگردید.

در دوران مدعیان آزادی در واقعیت آن چیزی که صورت گرفت مواجهه مردم و انقلاب با مشکلات عدیده امنیتی و سیاسی بود که در بسیاری از مواقع بحران چالشی عمیقی را برای کشور به وجود می آورد. امری که موجب شد تا دولت محمد خاتمی از سوی روزنامه های اصلاح طلب عنوان «دولتی با هر 9 روز یک بحران» را دریافت کند.

هاشمی رفسنجانی و خاندانش اگرچه خود را تا مدتها اصولگرا جلوه داده بودن اما پس از ایام اصلاحات دیگر بر کسی ماهیت وی و خاندانش پوشیده نبود و حتی بسیاری از کارشناسان با قاطعیت تمام، اصلاحات را زائیده ی افکار آقای هاشمی رفسنجانی می دانند.
                                                             somamos.ir
با توجه به این نکته که دولت اصلاحات به دنبال یک برندازی نرم و رفورم بوده است لذا بیشترین جرم های این جریان سیاسی نیز در همین حیطه تعریف می شود و در این پرونده سعی بر آن است تا گوشه ای از جریان رفرومیست اصلاح طلبان به نمایش گذاشته شود.